واژه ها و اصطلاحات قسمت اول

معمولا در بین هر قوم و هر فرهنگی اصلاحات خاص آن فرهنگ استفاده میشود. ما هم در این سایت تصمیم گرفتیم اصطلاحات و واژه های مرسوم در بین اهالی قاطول( چه از قدیم بوده و چه امروزه استفاده میشود) را معرفی کنیم.

نکته : این واژه ها ممکن است در سایر نقاط ایران و شهر گرمسار نیز استفاده بشود چون منبع این مطلب کتاب قاطول در گذر زمان میباشد تفکیک این کلمات آسان نبوده بنابراین کلماتی را که کمتر شنیده میشود و در حال منسوخ شدن است را یاد آوری میکنیم.

ابتدا از واژه های عمومی استفاده میکنیم.


(الف)

آستونک = قصه

اِبوُ= لفظی که تعجب و اعتراض را می رساند. مانند لفظ ( اوا) که تهرانیها به کار می برند.

اُخُل لولو= موجودی ترسناک که برای ترساندن بچه ها بیان میشد.

آلاغوره=انگور نارس. مرحله بین غوره و انگور

آرخُلُق= نوعی قبا که قدیم می پوشیدند

اُغُنی = حالت کباب نیم پز که هنوز آبش جمع نشده است.

آمُخته = عادت کردن،مانوس شدن

اُماج= نوعی آش که برای بیمار می پزند.

اَرونه = شتر ماده

اِشلان = نوعی مواد شوینده که از گیاهان شور کویری به دست می آید.

آکِّمار = زن حیله گر

اُگور = عادت کردن ،رام شدن،آشنا شدن

انگم =  شیره برخی درختان که سفت و چسبناک است.

اَلَلگزی = بی حساب و کتاب و سر خودی.

 


پیام تسلیت


خانواده داغدار طباطبائی

با نهایت تاسف و تالم مطلع شدیم مرحوم سید قاسم طباطبائی

 دار فانی را وداع گفته است. برای آن مرحوم مغفرت الهی و

 برای شما صبر جمیل آرزومندیم. ما را نیز در غم خود شریک

بدانید.

مدیریت سایت

مراسم ماه رمضان در قاطول

در ماه مبارک رمضان هرساله یک نفر روحانی  با دعوت قبلی به روستا می آید و هر شب برنامه وعظ و تبلیغ و دعا برقرار میگردد. مردم نیز با وجود خستگی ناشی از کار روزانه و روزه گرفتن، در این مجلس شرکت میکنند. در تابستان تعداد معدودی  از کارگران و کشاورزان روزه نمیگیرند،بقیه با وجود گرمای شدید به ویژه هنگام برداشت محصول گندم و جو با تحمل سختی روز را با دهان روزه به پایان می رسانند.

شبهای قدر به ویژه شبهای نوزدهم  و بیست و یکم  برنامه های ویژه ای از قبیل خواندن دعای جوشن کبیر و دعای مجیر اجرا میکنند.

در عید فطر نماز عید به امامت روحانی اقامه می شود.

 در قدیم به علت نبودن امکانات از قبیل رادیو و غیره مردم روستا دیرتر از شهرها از رویت هلال مطلع میگردیدند. محل استقرار روحانی در ماه محرم و رمضان به صورت گردشی در منزل افرادی بود که وضعیت اقتصادی بهتری داشتند و برخی سالها هم یک نفر به طور دائم روحانی را در منزل خود پذیرایی میکرد.

باز بوی رفتن آمد

تیرماه هرسال  انگار غمهای عالم را در دل من میریزد.

پدر بزرگ عزیزم بی تو بودن و جای خالیت در جمع ما  عادی نشده است. چقدر احساس میشوی.

انگار میان ما نشسته ای و با همان چشمان ریز که پشت عینک ته استکانی پنهان کردی ما را زیر نظر داری و هوشیارانه به حرفهای ما گوش میدهی و اظهار نظر میکنی.

دلم برای  نگاهت  تنگ شده عزیز دلم.

 

 

سرقت گوسفند

همه ساله در بعضی از روستاها سرقت های مختلف دامی صورت میگیرد.و این بار در قاطول اتفاق افتاد.

هفته جاری ۴ راس از گوسفندان جناب آقای صفری سرقت برده شد ولی خوشبختانه با هوشیاری ایشان و عنایت خداوند سارق نتوانست بهره ای از گوسفندان ببرد و  آنها پیدا شدند.

۲ گوسفند اول درون حفره ای که پنهان کرده و پاهایشان به هم بسته شده بود توسط یکی از اهالی که در همان حوالی بود راس ساعت ۵ صبح پیدا شد و گوسفندان توسط آقای صفری شناسایی گردید البته ایشان در همان ساعت به سمت زمین کشاورزیشان در حال حرکت بودند که به ایشان اطلاع میدهند دو گوسفند پیدا شده است.

 سپس ایشان برای سرکشی به دامداری رفته و متوجه  شکستن قفلها شده و بقیه گوسفندان نیز     هراسان بودند. ۲ گوسفند دیگر هم یکی از ماموران وظیفه شناس پلیس به سارق مشکوک شده و  سریعا گزارش میدهد که سارق متوجه شده و متواری میگردد. آنها نیز برگردانده میشوند. البته قبل این اقدام آقای صفری با پلیس تماس گرفته و اعلام شکایت کرده بودند.

بدینوسیله از ماموران وظیفه شناس پلیس ۱۱۰ که در اسرع وقت در محل حاضر شدند کمال تشکر را داریم.

امیدواریم دیگر در روستای عزیزمان شاهد اینگونه حوادث نباشیم.

چنگ به عرش ملکوتی ات خواهم زد

عزیزی به نام نازنین در آرزوی شفای مادرش است.

مطمئنا دلهای شما صاف تر از ماست. برای مادر نازنین دعا بفرمائید تا شاید خداوند متعال تقدیرش را از مرگ به سمت زندگی سوق دهد.

خدایا دلهای زیادی این روزها بندشان را به بند درگاه نورانی تو بسته اند.

برادر عزیزم آقای فاضل صفری امروز جراحی شدند. شوهر خاله گرامی ام آقای غلامرضا صفری دچار عارضه سکته قلبی شده و در بیمارستان بستری می باشد.

خدایا شفایی عنایت بفرما. رمضان نزدیک است.نگاه خاصت آرزوی ماست.

یک روز بارانی حس یک خاطره ی آشنا

بخوانید خاطرات پسر یک مزرعه دار(  حسین ترابی)

خدمت آقای رضائی(فعلا پست ثابت)

 

با سلام

جناب آقای رضایی با تشکر از دقت نظر شما

باید خدمتتات عرض کنم چون من شناختی از محتوای گزارشات و اخبار و همچنین نحوه نگارش شما  ندارم شما لطفا موقتا مطالبتان را به صورت نظر خصوصی برای این جانب بفرستید تا چک بشه و با نام شما در وبلاگ قرار بدهم.

ما در سایت قاطول به دنبال مطالب جدید و ایده های نو هستیم. مثل زندگی نامه ریش سفیدهای قاطول و گزارش حکایتهایی که آنها دیده یا شنیده اند و درج خاطراتی که امکان درج در وبلاگ داشته باشد. یا عکسهای هنری و خبری. گزارشات حوادث و غیره.

اگر شما در خود توانایی لازم را می بینید نظر خصوصی بگذارید و در صورت تائید مطالب فرستاده شده . بنده شما را به عنوان نویسنده و همکار به  سایت اضافه میکنم.

قبلا از دقت نظر و همکاری شما کمال تشکر را دارم. منتظر مطالب ارزشمند شما هستم.

خدا نگهدار.

میلاد امام زمان

آقا از کدام نیمه رخ مینمایی که هزار بار به انتظار نیمه ها نشسته ام. کدام نیمه را با آمدنت کامل میکنی؟

 صبرمان تمام شد آقا...قدمهایت را تندتر بردار.