معمولا در بین هر قوم و هر فرهنگی اصلاحات خاص آن فرهنگ استفاده میشود. ما هم در این سایت تصمیم گرفتیم اصطلاحات و واژه های مرسوم در بین اهالی قاطول( چه از قدیم بوده و چه امروزه استفاده میشود) را معرفی کنیم.

نکته : این واژه ها ممکن است در سایر نقاط ایران و شهر گرمسار نیز استفاده بشود چون منبع این مطلب کتاب قاطول در گذر زمان میباشد تفکیک این کلمات آسان نبوده بنابراین کلماتی را که کمتر شنیده میشود و در حال منسوخ شدن است را یاد آوری میکنیم.

ابتدا از واژه های عمومی استفاده میکنیم.


(الف)

آستونک = قصه

اِبوُ= لفظی که تعجب و اعتراض را می رساند. مانند لفظ ( اوا) که تهرانیها به کار می برند.

اُخُل لولو= موجودی ترسناک که برای ترساندن بچه ها بیان میشد.

آلاغوره=انگور نارس. مرحله بین غوره و انگور

آرخُلُق= نوعی قبا که قدیم می پوشیدند

اُغُنی = حالت کباب نیم پز که هنوز آبش جمع نشده است.

آمُخته = عادت کردن،مانوس شدن

اُماج= نوعی آش که برای بیمار می پزند.

اَرونه = شتر ماده

اِشلان = نوعی مواد شوینده که از گیاهان شور کویری به دست می آید.

آکِّمار = زن حیله گر

اُگور = عادت کردن ،رام شدن،آشنا شدن

انگم =  شیره برخی درختان که سفت و چسبناک است.

اَلَلگزی = بی حساب و کتاب و سر خودی.